یادداشت دریافتی- در روزگاری که مردم کهگیلویه بیش از هر زمان دیگری نیازمند تدبیر، برنامهریزی، عقلانیت اجرایی و امیدآفرینی هستند، برخی چهرهها بار دیگر سر برآوردهاند. اینبار نه در قالب کاندیدایی که به دنبال رأی است، بلکه در قامت واسطهگرانی که تلاش میکنند در انتصابات مهم مدیریتی از جمله فرمانداریها و ادارات کل استان اعمال نفوذ کنند؛ بیآنکه پیشینهای از مدیریت مؤثر، یا حتی شناختی دقیق از نیازهای توسعهای کهگیلویه در کارنامهشان باشد.
آیا این افراد که در دوران پیشین نه زبان گویا برای مردم بودند، نه توان اجرایی برای کمک به استان داشتند، امروز ناگهان مدعی مدیریتسازی برای استان شدهاند؟ آیا صرفاً به دلیل نزدیکی احتمالی با یکی از چهرههای دولت چهاردهم، باید این فرصت به آنها داده شود تا افراد مورد علاقهی خود را به رأس هرم مدیریتی بنشانند، بیآنکه کوچکترین اعتقادی به شایستهسالاری، توسعهی متوازن یا منافع مردم داشته باشند؟ واقعاً دولت جدید چه حجتی دارد که از چنین چهرههایی توصیهنامه میپذیرد؟
مردمی که در گرمای طاقتفرسای تابستان به دنبال نان و معیشت هستند، مدیری میخواهند کاربلد، با برنامه، دلسوز و متصل به ظرفیتهای ملی، نه فردی که با لابی و بدهبستان سیاسی بر صندلی ادارهای تکیه بزند و جز عکس گرفتن و صدور بخشنامههای بیفایده، کاری از پیش نبرد.
دولت باید با صراحت، قدرت و قاطعیت در برابر اینگونه تلاشهای مخرب بایستد. نهاد اجرایی کشور محل آزمون و خطای سیاسیون بازنده نیست. اینان نه پشتوانهی مردمی دارند، نه کارنامهی قابل دفاع. اگر قرار باشد افراد بیصلاحیت به واسطهی نزدیکی به برخی جریانهای سیاسی، نقشی در ادارهی استان ایفا کنند، چه تفاوتی میان دولت اصلاحطلب ادعایی امروز با دولتهای دیروز خواهد بود؟
فراموش نکنیم که سکوت نخبگان، بیتفاوتی مدیران ارشد و بیتوجهی رسانهها به این دخالتهای بیمبنا، هزینههای هنگفتی برای آیندهی استان در پی خواهد داشت. آنهم در شرایطی که کهگیلویه بیش از همیشه به نیروهای خوشفکر، تازهنفس و تحولخواه نیاز دارد؛ نه به تکرار نامهایی که تنها هنرشان در سالهای گذشته، ناکامی، نارضایتی عمومی و فرصتسوزی بوده است.
بر اساس رصدهای رسانهای، محمود منطقیان نیز یکی از همین چهرههای ناکام و تکراری است که با وجود سالها حضور بیثمر در عرصهی سیاسی، این روزها تلاش میکند در سایهی دولت جدید، نفوذی در انتصابات مدیریتی کهگیلویه برای خود دستوپا کند.
وقت آن رسیده است که با صدایی رسا، قاطعانه و بدون ملاحظه اعلام شود: «کسانی که در میدان اعتماد عمومی شکست خوردهاند، حق دخالت در ساختار مدیریتی کهگیلویه را ندارند. این استان ملک شخصی آنان نیست. دولت اگر میخواهد در حافظهی تاریخی مردم ماندگار شود، باید سد راه اینگونه سوءاستفادهها شود، نه همدست و همراه آنها.»
استاندار محترم کهگیلویه و بویراحمد، شایسته است با درایت و آیندهنگری، از پذیرش توصیههای سیاسیونی که بارها در آزمون اعتماد عمومی مردود شدهاند، پرهیز کند. گوش دادن به لابیگریهای این افراد نهتنها به کارآمدی بدنهی مدیریتی استان لطمه وارد میکند، بلکه پیام خطرناکی برای نخبگان، جوانان مستعد و مدیران شایستهای است که با تلاش صادقانه در مسیر توسعه حرکت میکنند. این توصیهها، نه از سر دلسوزی بلکه ابزاری برای احیای چهرههای فراموششدهای است که جز ناکامی و تفرقه، میراثی برای استان نداشتهاند. آقای استاندار، رئیسجمهور بهصراحت بر وفاق ملی، کارآمدی، و مبارزه با فساد تأکید دارد؛ هرگونه تن دادن به سهمخواهی این افراد، دقیقاً در تضاد با این سیاستهاست و اعتبار دولت مردمی را نزد مردم زیر سؤال خواهد برد.
شما باید در دوران خودتان مسول باشید و در دوره به قدرت رسیدن مخالف سیاسی هم در پست خود بمانید .شما دنیا طلبید ، شما با تقوا ، توانایی و کارامدی و تخصص و تعهد و اخلاق بیگانه اید .